۳۸ مطلب با موضوع «جملات آموزنده» ثبت شده است

ژورنال

ژورنال

با ژورنال‌نویسی یاد می‌گیرید که چطور رنج بکشید.
اگر بلد باشید رنج بکشید خیلی خیلی کمتر رنج می‌برید و سپس می‌فهمید

ادامه مطلب
۲ ۰ ۰ دیدگاه

تغییر

تغییر

از دیگران شکایت نمی‌کنم، بلکه خودم را تغییر می‌دهم.
چرا که کفش پوشیدن راحت‌تر از فرش کردن دنیا است.

ادامه مطلب
۲ ۰ ۰ دیدگاه

نیرومند شدن

نیرومند شدن

برای نیرومند شدن ابتدا باید ریشه‌هایت را در هیچ فرو بری
و رویارویی با تنهاترین تنهایی‌ها را بیاموزی

۲ ۰ ۰ دیدگاه

زمان

زمان

«وقت»، تنها چیز روی کره زمین است که ارزش دارد.
یک ثانیه همیشه یک ثانیه است، بی‌هیچ چک‌و‌چانه‌ای.

ادامه مطلب
۱ ۰ ۰ دیدگاه

مشکل

مشکل

گاهی مشکل، خود مشکل نیست. 
مشکل اینه که بیش از حد داری در موردش فکر می‌کنی. 
رهاش کن و آزاد باش ...

۰ ۰ ۱ دیدگاه

کمک

کمک

به مردم کمک کنید.
زمانی که به کمکتون نیاز دارند، با تمام وجودتون کمکشون کنید.
اما اگه فهمیدید ازتون سوءاستفاده شده، بدون عصبانیت و دلخوری ازشون دوری کنید.
اینطوری هم به خودتون کمک می‌کنید و هم به دیگران.

۰ ۰ ۰ دیدگاه

صبح

صبح

هر صبح یک فرصت است
برای جبرانِ آنچه که دیروز حسرتش برایت ماند
و ‌تلاش برای فردایی که آرزویش را داری،
پس امروزت را دریاب بی اندوهِ گذشته و به اُمیدِ آینده.

۰ ۰ ۰ دیدگاه

زندگی

زندگی

 مبارزه‌ای که امروز در اون هستید، در حال ساختن قدرتی هست که فردا بهش نیاز دارید.

این رو به خاطر داشته باشید.

۱ ۰ ۰ دیدگاه

مورچه

مورچه

فلسفه مورچه دارای 4 قسمت است:
اولین بخش آن این است: مورچه ها هرگز تسلیم نمی‌شوند.
فلسفه خوبی است، اگر آنها به سمتی پیش بروند و شما سعی کنید متوقف‌شان کنید به دنبال راه دیگری می‌گردند.

ادامه مطلب
۱ ۰ ۰ دیدگاه

فرهنگ

فرهنگ

فرهنگ یعنی: عذرخواهی نشانه‌ی ضعف نیست.
فرهنگ یعنی: کینه‌ها وبال گردن خودمان هستند.
فرهنگ یعنی: لباس گران‌قیمت نشانه‌ی برتر بودن نیست.

ادامه مطلب
۱ ۰ ۰ دیدگاه

عشق

عشق

پاییز امسال را تنها و تنها به جمع آوری واژه‌ها خواهم نشست
و زمستان، بلندترین شعر دنیا را برای عشق تو خواهم نوشت...!
از: شیرکو بیکس 

۱ ۰ ۰ دیدگاه

رستاخیز

رستاخیز

از اشتباهات بی‌پایه مردم یکی این است که خیال می‌کنند هر کس دارای خصوصیاتی است تغییر‌ناپذیر.
یکی بد است و دیگری خوب، این هشیار است و آن احمق؛ این فعال است و آن تنبل.
حال آن که اینجور نیست، آدم‌ها مثل رودخانه‌اند، اگر چه همه یک‌شکل و یک‌جورند ولی رودخانه را که دیده‌اید، همچنان‌که پیش می‌رود، گاهی آهسته حرکت می‌کند، گاهی تند، گاه که به کوهسار می‌رسد، باریک می‌شود، گاهی که به دشت می‌رسد، پهن می‌شود و وسعت پیدا می‌کند؛ در جایی آبش سرد است و چند فرسنگ آن طرف‌تر آبش گرم می‌شود؛ یک زمان آرام است و یک زمان طغیان می‌کند.
هر انسانی در خود عناصر خوب و بد را دارد، گاهی روی خوبش را نشان می‌دهد و گاهی روی بدش را.
از: لئو تولستوی

۱ ۰ ۰ دیدگاه


این بار هم که
تاول پاهایم خشک شود
دوباره عاشقت می‌شوم
دوباره راه می‌افتم
دوباره گم می‌شوم.
مدت هاست
نه به آمدن کسی دل خوشم
و نه از رفتن کسی دلگیر
بی کسی هم عالمی دارد.

پربیننده ترین مطالب
پیوندها
بایگانی